Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «عصر ایران»
2024-05-01@23:40:44 GMT

آيا مي‌توان با رسانه غيرشفاف مطالبه شفافيت كرد؟

تاریخ انتشار: ۱۴ مرداد ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۸۸۵۵۲۲۹

آيا مي‌توان با رسانه غيرشفاف مطالبه شفافيت كرد؟

چند روز قبل دوستي تماس گرفت و بي مقدمه از من درباره نام معاون سياسي صدا و سيما پرسيد. شك داشتم هنوز فردي كه نامش را مي دانم بر آن مسند است يا خير. فرصت خواستم تا بعد از پرس و جو به او پاسخ دهم. گوشي را برداشتم و با چند نفر از كارمندان با سابقه كه بعضا'' در بين شان مديران صدا و سيما هم بودند تماس گرفتم و نام معاون سياسي، مديرکل اخبار داخلي و مدیر کل اخبار خارجی را جویا شدم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اندوه بار اينكه هيچكدام شان به يقين نمي دانستند كه چه كساني مدير اين مناصب هستند!  در بهترين حالت نام يكي را مي دانستند اما از ديگري بي اطلاع بودند. تعجب کردم، چرا که حسب اطلاع واصله، زعیمان این سه پست معمولا برای دوره ای طولانی در آن مقام باقی اند، لذا ندانستن اسامی کمی عجیب بود. از طرفی خرده نگرفتم چون بخاطر سپردن اسامي مديران در سازماني به آن بزرگي و فربگي یحتمل ميسر نيست. 

سراغ كامپيوترم رفتم تا از طريق جستجوي وب سايت هاي صدا و سيما جواب سوالم را پيدا كنم. باور بفرماييد كه نزديك به يك ساعت و نيم هر سايتي كه مربوط به صدا و سيما بود را كنكاش كردم اما دريغ از رويت نام يك مدير. كلافه شده بودم. داستان جالبي بود. كنجكاوي ام صد چندان شده بود كه چرا نام هيچ مديري از صدا و سيما در سايت و يا سايت هاي رسمي يك سازمان عمومی و حکومتی، درج نشده است؟ 

گفتم با روابط عمومي صدا و سيما (١٦٢) تماس بگيرم شايد آنها پاسخي براي سوالم داشته باشند.     وقتي تماس گرفتم، آقايي گوشي را برداشت و با لحني كه بيشتر به مانند نواي تلفنچي هاي گاراژي هاي زمان سابق بود. گفت بفرماييد؟ محترمانه سوالم را پرسيدم و گفتم ممنون مي شم به من كمك كنيد. خيلي متبخترانه بجاي پاسخ، دليل اين سوالم را پرسيد!. داشتم بخاطر این سوال مواخذه می شدم. يك لحظه احساس كردم كه دارم بازجويي مي شوم و از تماسم پشيمان شدم. گفتم سايت هاي متعدد سازمان شما را گشتم، اسمي نديدم و لذا تصورم بر اين بود كه شايد شما بتوانید به من كمك كنيد. خيلي سفيهانه و لات وار فرمودند كه اين محرمانه است و ما نمي توانيم اسم مديران رسانه را به شما بگوييم !!!. بدون خداحافظي تماس ما قطع شد. ( اگر مدير روابط عمومي و خوانندگان اين نوشته، به كيفيت مكالمه صورت گرفته شك دارند،بنده از مدير آن مجموعه خواهشمندم كه براي رسوا شدن دروغگو، آن مكالمه را منتشر بفرمايند. لطفا''). 

باورتان مي شود كه روابط عمومي يك سازمان ملي و عمومي كه با پول مردم اداره مي شود از دادن نام مديران سازمان، آنهم از نوع رسانه اي، نه امنيتي، خودداري مي كند؟ باورتان مي شود؟ چرا باید مثلا دانستن نام مدیر شبکه یک، مدیر بازرگانی سازمان، مدیر ترابری، مدیر رادیو فرهنگ، مدیر برون مرزی، مدیر رادیو جوان و ... توسط روابط عمومی سازمان محرمانه تلقی شود؟ چرا چارت مدیریتی سازمان با جزئیات در سایت رسمی اش قرار ندارد؟ کدام فرد نادانی در آن مجموعه چنین خفیه کاری را تجویز کرده است؟ شاید بگویید که اسم مدیر هر شبکه ای را بخواهیم با یک جستجوی ساده در اینترنت می توانیم پیدا کنیم. بله ممکن است، اما این نافی توبیخ شدن شما در پنهان کاری و کم کاری در سایت رسمی تان نمی شود.

به احتمال زياد، اين کتمان کردن ها، نه خواست مديران بالاست و نه در اکثر مواقع از اين دست گژ فهمي هاي زيردستان خود مطلع هستند. اينها اغلب شيرين كاري هاي مجموعه هاي حراستي و روابط عمومي ها و مديران مياني است كه هزينه اش را بايد، همان سازمان و در كلان، نظام پرداخت كند. 

شك نكنيد، دليل و مقصر غالب سوتفاهم هاي موجود بين مردم و رسانه ي ملي، خود رسانه ملي      است. براي مثال، خيلي ها نمي دانند كه هر هنرپيشه و خواننده و مجري كه در قاب تلويزيون مي بينند دليل نمي شود كه كارمند رسمي آن رسانه باشد و خبط و خطاي آنها در بيرون از آن پروژه را نبايد به پاي سازمان صدا و سيما نوشت. دليل بي اطلاعي اين است كه در هيچ یک از وب سایت های رسانه ملي اين قاعده به ريز تعريف و اطلاع رساني نشده است. هيچ نمونه قراردادي براي توليدات تلويزيوني دربخش هاي مختلف وجود ندارد كه شما بدانيد پروژه اي با چه كيفيت حقوقي و مالي توليد و پخش    ميشود. شما هرگز نمي دانيد كه كارمندان رسمي، قراردادي و يا پروژه اي شبكه ها با چه كاركردهايي مشغول بكارند. هرگز ميزان پرداختي مديران و هزينه كرد آنها جايي ثبت نشده است كه مردم بتوانند از آن مطلع شوند و دهها سوال ديگر كه همه ي اينها را مي توان به راحتي دسته بندي و پاسخ شان را در سايت قرار داد و جلوي بسياري از سوتفاهم ها و شيطنت ها را گرفت. آقايان مدير، يعني سواد اينكار را هم نداريد؟ 

دوستان عزيز، از كسي كه سي سال از عمرش را در فضاي رسانه اي و سياسي و اجتماعي همين كشور سپري كرده است بشنويد كه نود درصد موضوعات مملكت، تحت هيچ شرايطي محرمانه نيست و اساسا نبايد محرمانه باشد. از آن ده درصد هم هشت درصدش بايد از محرمانگي خارج شود كه گويا چون بعضي از مديران لذت مي برند از نهان كاري و گويا ارضا مي شوند از اينكه مجموعه شان را همچون سازمانهاي امنيتي اداره كنند، اجازه چنين اتفاقي را نمي دهند. 

بگذريم، بعد از صرف حدود سه يا چهار ساعت، از تماس هاي متعدد گرفته تا جستجو در سايت هايرسانه ملي، هنوز  جواب درستي براي دوستم نداشتم. 

ازنيني، شماره همراه آقاي رنجبران، مدير كل روابط عمومي صدا و سيما را دريافت كردم و با ايشان تماس گرفتم و دليل درج نشدن نام مديران صدا و سيما در سايت هاي آن سازمان را پرسيدم، فكر كنم خودش هم از اين موضوع بي اطلاع و به اين نقيصه بطور تلويحي معترف بود.  گفت كه پيگيري مي كند اما تجربه ثابت كرده كه نبايد وزنی برای اين دست از فرمايشات و قولها قائل شد. 

در نهايت، يكي از مديران سابق صدا و سيما و اساتيد خبر به دادم رسيد و كمي درباره آن مجموعه به من اطلاعات داد. 

حمایت از ''سوت زنی'' خواست ریاست محترم قوه قضائیه است. بی شک اعمال این سیاست سدی در برابر مفسدین اقتصادی و اداری است. سلاطین فساد ایرانی، زاییده سیاست ''پنهان کاری'' هستند.  شیادها با زدن مهر ''محرمانه'' بر هر چیز، محرمانه می خورند و می برند. مفسدینی چون '' طبری '' و '' قاسم زاده '' و خیلی های دیگر، مردم را محرم نمی دانستند برای دانستن و اینها فرزندان شکم همین فضای '' مخفی کاری '' اند. هیچ فرد و نهادی نمی تواند خود را عاری از خطا بداند و مجموعه بزرگی چون رسانه ملی باید این تذکر خیرخواهانه را بشنود و برای اصلاح اش بکوشد. اکنون ما بدنبال این نیستم که صدا و سیما را متهم به پنهان کاری ''هدفمند'' و ''هوشیارانه'' کنیم. متهم نمی کنیم چون واقعا'' مطلعیم که اغلب کارهای اشتباه و غلط آن سازمان بخاطر سوء مدیریت، کج فهمی و کم عقلی عده ای مدعی و نادان است و مطمئنا کارمندان و مدیران شریف آن رسانه نه بد خواه مردم هستند و نه نیت و ذات بد دارند. هرگز ایرانیان منصف کژروی چند مدیر و کارمند آن مجموعه را تعبیر به خط مشی متداول آن سازمان نمی کنند.  

اين اتفاق معمولي مرا بر آن داشت تا يكبار هم كه شده، عملكرد نهادها و سازمان های عمومی و حکومتی در کشورهای توسعه یافته را مرور کنم. وب سایت های نهادها و سازمان های عمومی و حکومتی همچون شهرداری ها و آتش نشانی ها و رسانه ها و چندین وزارتخانه ی کشورهای توسعه یافته مشرق و مغرب زمین را به حد امکان جستجو کردم. دریافت ها شگفت انگیز بود اما چون موضوع نقدم، نقد شیوه ی اطلاع رسانی، رسانه ملی در فقره نیروهای انسانی اش بود لذا باید در قیاس، عملکرد یک رسانه ی حکومتی و عمومی را با رسانه ملی ایرانی مقایسه می کردم. جامع ترین وب سایت در این موضوع، تعلق داشت به رسانه ی حکومتی بی بی سی. برایم میسر بود که شیوه کاری دیگر رسانه های معروف دنیا را با رسانه ی وطنی هم سنجی کنم و اینجا تجربیات شان را به اشتراک بگذارم اما از آنجا که اتفاقا'' کاملا مطلعم از سطح شیفتگی ''بعضی'' از فعالین رسانه ای وطنی و ''رسانه ی ملی'' به رسانه های غربی، خاصه بی بی سی و واقفم که فقط هر چه آنها انجام دهند را درست می دانند و می پسندند بنابراین تعمدا'' همین رسانه را به عنوان شاهد مثال نقدم برگزیدم، شاید که ببینند و کمی خجالت بکشند و خود را در این خصوص تعمیر کنند. ولله بالله با قرار دادن لینک و عکس وبسایت بی بی سی در ادامه مطلبم، بدنبال تبلیغ این رسانه نیستم بلکه چون مخالف کلی گویی هستم و معتقد به ارائه فکت و شاهد برای نقد درست، سند را هم ضمیمه ی این نوشته کرده ام. خواهشا'' با عینک ''بدبینی'' و ''توهم توطئه'' به این انتخابم نگاه نکنید بلکه لطفا "تكبر"، "خودشيفتگي" و "داناي اعظم" بودن را كنار بگذاريد و از اين تجربه نيك ديگري درس بگيريد و به نفع مردم بكار بنديد. مطمئنا اين يافته ها، تاييدي بر همه ي كارها، اقدامات و سیاست های بي بي سي در ديگر موضوعات نيست و نخواهد بود.

لطفا به سايت بي بي سي مراجعه بفرماييد، 

www.bbc.com

در قسمت انتهايي سايت، بر روي عبارت : about the BBC كليك کنيد

لینک کوتاه: asriran.com/0036ic

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: رسانه صدا و سیما بی بی سی رضا گنجی صدا و سیما آن مجموعه رسانه ی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۸۸۵۵۲۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«بی حجابی» گره‌ای که با دست باز می‌شود

گروه فرهنگ و جامعه خبرگزاری علم و فناوری آنا، مصطفی خدابخشی- طی روزهای اخیر موضوع حجاب وعفاف به عنوان یک موضوع مهم فرهنگی یکبار دیگر با اجرای «طرح نور» از سوی فراجا و با نزدیک شدن به نهایی شدن لایحه حجاب در مجلس شورای اسلامی محور توجه قشر گسترده ای از مردم جامعه قرار گرفته است.

طرحی که به دلیل نبود برنامه ریزی مدون و انجام وظیفه از سوی دستگاه ها، سازمان ها و نهادها در حوزه عفاف و حجاب پس از حدود 20 ماه کش و قوس فراوان در بین ارکان مختلف تصمیم گیر فرهنگی کلان جامعه یکبار دیگر با تغییر نام از سوی نیروی انتظامی به مرحله اجرا گذاشته شده تا این نیرو به تنهایی در این میدان خطیر بار سنگین بر زمین مانده دیگر نهادها را به دوش بکشید، شاید که در قبل آن اوضاع آشفته نوع پوشش در جامعه سامانی یابد.

طی ماه های گذشته موضوع حجاب و نمایش نسخه جدیدی از آن که سنخیتی با جامعه اسلامی ایرانی ندارد ابعادی فراتر از حوزه فرهنگ به خود گرفته تا شیطنت رسانه ای آن را به نماد و رویکردی سیاسی امنیتی برای رویا رویی با نظام اسلامی مبدل سازد. یقینا شرایط ایجاد شده در مقوله حجاب در این روزهای جامعه زائیده یک رویداد و یا مولفه ای تک بعدی نیست بلکه باید آن را معلولی از مسائل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی دانست که با چاشنی فتنه انگیزی به صورت گسترده جامعه را به سه بخش  درگیر، همسو و ضد تبدیل کرده است. 

بر این اساس و باتوجه به قرار دادن پازل های شکل گیری این رویداد فرهنگی و اجتماعی که ردپای برنامه ریزانی غربی در آن به راحتی مشهود است باید کشف حجاب را جز در مواردی معدود که ناشی از کم دانشی و عدم برخورداری از تحلیل درست است، آن را شعاری بصری بر علیه نظام حاکمه دانست. برهمین اساس رویا رویی با آن نیاز به دست فرمانی جدید دارد، دست فرمانی که بتواند این حرام شرعی و حرام سیاسی که به چالش مهم ماه های گذشته کشور مبدل شده است را مدیریت و سلامت بصری را به جامعه ارائه کند.

حال سوال اینجاست آیا با توجه به شرایط اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حاکم بر جامعه باید چشم بر مقوله عفاف و حجاب بست؟ آیا می توان به بهانه حفظ وحدت و انسجام اجتماعی، انسجام دینی را نا دیده گرفت؟ پاسخ به این سوال را می توان در منظومه فکری رهبر معظم انقلاب اسلامی یافت به گونه ای که ایشان حجاب را مولفه سوم مورد نیاز جامعه امروز بعد از موضوعات اقتصادی و منطقه ای دانسته اند. بر این اساس حجاب را باید نقطه مرکزی حکمرانی فرهنگی و نمادی از فرهنگ دیرینه مردم ایران زمین در نظام و ساختاری دینی در طول تاریخ دانست که بن مایه آن شکل دهنده ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران است. به عبارت بهتر چشم پوششی بر این واقعیت یعنی رسیدن به نقطه پایان حکمرانی فرهنگی در ایران.

یعنی همان چیز که دشمن طی سال ها برای آن برنامه ریزی کرده و رویای شیرین آن را برای خود تصویر کرده است. رویایی که می توان آن را با اطلاع رسانی صحیح و استفاده نو آورانه از ابزارهای رسانه ای و با افزایش سطح آگاهی مردم از این فرایند به سراب تبدیل کرد. 

عبور از این میدان پر مخاطره نیاز به نقشه عملیاتی دارد. متاسفانه در فرایند روایت میدان آنچنان که باید و شاید نتوانسته ایم میدان داری کنیم و عملا میدان در این بخش به شهروند خبرنگاران ضد امنیتی واگذار شده که سازنده خوراک خبری برای رسانه های معاند هستند. کسانی که به صورت عمده نقش موثری در مخالف سازی مردم با مقاله حجاب دارند اما کمتر دیده می شوند. حال باید در این میدان فرهنگی به بحث رسانه توجه ویژه ای شود تا حجاب به عنوان یک حکم شرعی در جامعه باز تعریف و مردم  بر لزوم رعایت حدود آن آگاهی یابند. تحقق این مهم میسر نخواهد بود جز افزایش سواد رسانه ای مردم و استفاده درست دستگاه های تبلیغاتی از رسانه. این یعنی استفاده از ابزار فرهنگی برای یک رویداد یا تهاجمی فرهنگی.

یقینا موضوع حجاب در کشور ما کلاف سر در گم و غیر قابل حل نیست و هم زمان با یافتن سر رشته آن می توان امید به باز کردن گره آن داشت. گره ای که می شود آن را با دست باز کرد و نه با دندان. یقینا میدان مبارزه فرهنگی نیازمند نقشه عملیات فرهنگی است و در آن ترازوی رویکردهای ایجابی می بایست بر رویکردهای سلبی سنگینی کند چیزی که امروز برعکس شده و همین عامل باعث شکل گیری تقابلی جدید با حجاب خواهد شد.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • شفافیت حقوق مدیران در راستای دانستن مردم است
  • رسانه، سلاح اصلی در جنگ فرهنگ‌ها، ایدئولوژی‌ها و جهان‌بینی‌هاست
  • صدا و سیما، خط مقدم جهاد تبیین است
  • شاکری: تامین اجتماعی آمار بیمه کارگران ساختمانی را شفاف ارائه دهد + فیلم
  • چرا صدا و سیما با تبلیغات دروغ کالاهای آسیب رسان به سلامت مدارا می کند؟
  • بازدید نمایندگان مجلس دوازدهم از صدا و سیما
  • وضعیت سنجش رسانه‌های خدمت عمومی در ایران
  • حرف‌های سلمان نون خ با مردم در ساختمان صدا و سیما |‌ ویدئو
  • «بی حجابی» گره‌ای که با دست باز می‌شود
  • ماجرای واژگونی وحشتناک ام وی ام X55 چه بود؟